کاشی در قرن دوازدهم هنر رومی از بین رفت و توسط راهبان سیسترسین دوباره کشف شد آنها یک کاشی فشرده با الگوی منقوش با چندین رنگ به نام کاشیهای encaustic ایجاد کردند.
این روش بعداً در قرن شانزدهم از بین رفت تا اینکه قرن هفدهم شاهد ظهور این کاشی ها در ترکیه و همچنین کاشی دلفت در هلند بود.
در اواسط قرن هجدهم، صنعت کاشی دوباره به محبوبیت رسید و تولید در سراسر اروپا گسترش یافت.
هربرت مینتون دوباره در انگلستان در سال 1843 شروع به ساخت کاشی علل خصوص از مدل کاشی چسبی سوزاننده کرد.
در حالی که کاشیهای تک رنگ در اواخر قرن شانزدهم در آمریکای مرکزی و جنوبی تولید میشدند، اما در ایالات متحده که کاشیها را از اروپا وارد میکرد تا زمانی که ایالات متحده از سال 1870 صنعت خود را ایجاد کرد، رایج نبود.
با دوران ویکتوریا، فشار برای نظافت و بهداشت عمومی، کاشیها به عنوان سطحی که میتوان آن را تمیز و ضدعفونی کرد، رایج شد.
تا این زمان، کاشیهای کاستیک شکل غالب کاشیهایی همچون سبک کاشی بین کابینتی برای کابینت سفید بودند.
از دهه 1890، کاشیهای سرامیکی سفید و رنگی و به دنبال آن کاشیهای لعابدار فایانس (متنوع) تولید شد.
با ظهور لعاب های آماده در دهه 1900، کاشی های رنگی ثابت امکان پذیر شد.
کاشیهای سرامیکی تاریخی که یکی از انواع مدلهای آن را امروزه نیز شاهد هستیم مدل کاشی بین کابینتی جدید می باشد که بهجز موم، معمولاً پس از چیدمان، هیچگونه درمان نمیشوند.
قبل از اعمال، باید احتیاط را در نظر گرفتن هر گونه درمان – پوشش، درزگیر یا موم – انجام داد، زیرا این موارد به نگهداری بیشتری نسبت به کاشی و سرامیک نیاز دارند.
آنها می توانند الگوهای سایش را بیشتر نشان دهند، تاول بزنند یا به طور متناقض فرسوده شوند، یا ابری شوند که زیبایی کاشی های اصلی را پنهان کنند.
اطمینان حاصل کنید که هیچ پوششی بر ضریب اصطکاک استاتیکی برای مقاومت در برابر لغزش مورد نیاز طبق قانون آمریکاییهای دارای معلولیت تأثیر منفی نخواهد گذاشت.
- منابع:
- تبلیغات: